چند سالی که لابه لای هزینه بالای کتاب ها و بالا رفتن قیمت برگه و البته بیشتر شدن علاقه مخاطب به داستان های خارجی، داستان های ایرانی کم رنگ شدهاند. به یک خوراک خاص برای مقدار کمی از اهالی کتاب و هنر تبدیل شدهاند. اما امروز به سرغ یکی از بهترین آثار ایرانی معاصر در طول سال های اخیر رفتهایم، کتاب سالتو نوشته مهدی افروزمنش . در ادامه با ما همراه باشید تا در معرفی کتاب سالتو شما را با این کتاب بیشتر آشنا کنیم.
معرفی کتاب سالتو
کتاب سالتو نوشته مهدی افروزمنش از نشر چشمه چاپشده و با خط داستانی تازه و نگاهی نو به داستان سرایی ایران، به سراغ طبقه فرودست جامعه و جنوب تهرانرفته. داستان درباره پسری نوجوان به نام سیاوش است که در محله های جنوب تهران بزرگشده و زندگی میکند. سیاوش، بدون هیچ گونه مربی به یک پدیده در کشتی مبدل میشود.
داستان زندگی سیاوش سراسر پر از فقر و ناکامی هاییاست که باعثشده زندگی او تلخ تر شود. اکنون سیاوش به دنبال آن است تا با کشتی زندگی خوبی برای خود آغاز کند و به ناکامی های زندگی خود پایان دهد اما آشنایی او با دو فرد غریبه به نام نادر و سیا، دنیای زیبا و کوچک او را با تحولی بزرگ مواجه میکند.
نادر و سیا به سیاوش میگویند که به دنبال کشف یک استعداد تازه در دنیای کشتیهستند و او را برای پرورش دادن استعدادش انتخاب میکنند. سیاوش با آنها همراه میشود اما نمیداند که هیچ یک از این دو به فکر آرزوهای سیاوش نیستند و تنها به دنبال براودره کردن نیاز های خود هستند و تنها قصد سوءاستفاده از او را دارند.
زبان داستان گویی رمان بسیار ساده و روان است. شخصیت پردازی و لوکیشن سازی در رمان به دقت رعایتشده و مخاطب به راحتی میتواند صحنه های رمان و اتفاقات افتاده را تصور کند. از طرفی کتاب در داستان سرایی نیز عالی عمل کرده است. این بار برخلاف گریز به داستان های عاشقانه آبکی ایرانی، این کتاب از یکی از منطقه های فقرنشین در حاشیه تهران پرده برداریکرده و مکان هایی را برای مخاطب به تصویر میکشد که شاید باور وجود داشتن آن در تهران کمی غیر قابل پذیرش باشد و تنها آنها را در فیلم ها دیدهاست. اگر به خواندن داستان های ایرانی به خصوص داستان های معاصر با ژانر اجتماعی و هیجانی علاقه مندهستید، خواندن این کتاب میتواند گزینه مناسبی برای پرکردن اوقات فراقت شماباشد.
درباره مهدی افروزمنش
مهدی افروزمنش در سال ۱۳۵۷ در تهران به دنیاآمد. رمان نویس برجسته ایرانی که قبل از به خاطرآوردن نام رمان هایش میتوان از او به عنوان خبرنگاری حرفه ای و چیره دست یادکرد. آثار به جا مانده او هنوز در روزنامه های شرق، اعتماد ، بهار و فرهیختگان به چشم میخورد. افروزمنش در سال های ۱۳۸۵ و ۱۳۸۳ به عنوان بهترین گزارشنویس جشنواره مطبوعاتی کشور جایزه دریافت کرد.
همین موضوع خبرنگار بودن و نوشتن گزارش در محله های جنوب شهری به افروزمنش کمک کرد تا به خوبی با فضای محله های پایین شهری تهران آشنایی داشته باشد. و بتواند با ترسیم تصویری درست از این محله ها در کتاب هایش، چهره ای جدید و تازه را به مخاطب هدیه دهد. از دیگر کتاب های مهدی افروزمنش میتوان به رمان تاول که در سال ۱۳۹۳ به عنوان کتاب برگزیده شناخته شد. همچینین به مجموعه داستان های کوتاه باران در مترو اشارهکرد.
کتاب سالتو و سریال یاغی
پس از پخش سریال هایی مانند غورباقه و سریال پرطرفدار زخم کاری، پلتفرم فیلیمو به یک شبکه پخش خانگی فیلم در بین علاقمندان فیلم و سریال معروف شد. پلتفرمی که میتوان گفت حرفی برای گفتندارد و با نمایش سریال های خاص، میتواند علاقمندان و مخاطبان بسیاری را درگیر خود کند.
اگر شما هم علاقمند به سریال های خانگی ایرانی باشید حتما تا کنون نام یاغی را شنیدهاید. سریالی تازه و جذاب با ستارگانی مطرح که به تازگی چند هفته ای از پخش آن در شبکه های نمایش خانگی میگذرد. اما میان کتاب سالتو و سریال یاغی چه ارتباطی میتواند وجود داشته باشد؟
سریال یاغی،سریالی است با ژانر اجتماعی که به کارگردانی محمد کارت در ۲۰ قسمتساخته شدهاست و بازیگران مطرحی چون علی شادمان، پارسا پیروزفر، طنازطباطبایی و امیر جعفری در آن نقش آفرینی میکنند.
داستان سریال یاغی، داستان جوانی به نام جاوید با بازی علی شادمان است. که برحسب یک اتفاق شناسنامه خود را از دستداده و در به در دنبال پیدا کردن مدرکی برای اثبات هویت خود و گرفتنشناسنامه است. جاوید که یک پدیده در کشتی خاکی محسوب میشود، به دختری به نام ابرا با بازی الیکا ناصری علاقمند و قصد ازدواج با او را دارد. اما زندگی حوادث بیشماری بر سر راه جاوید میگذارد.
داستان فیلم شباهت بسیاری به داستان کتاب سالتو دارد و به نوعی میتوان گفت که فیلم با اقتباس از روی کتاب سالتو نوشته شدهاست. جاوید در این فیلم همان سیاوش است که در کنار علاقه به کشتی، به دنبال راهی برای بهتر کردن زندگی خود نیز میگردد. پارسا پیروزفر ایفاگر نقش بهمن است. فردی پرنفوذ و قدرتمند که اداره یک باشگاه کشتی خصوصی را برعهده دارد و امیر جعفری با بازی نقش اسماعیل شخصی است مالخر که کشتی های زیرزمینی و قمار بازی را انجام میدهد و جاوید با او کار میکند.
مهمدی افروزمنش در سال ۱۳۹۹ در قرار داردی با فیلیمو این اجازه را به آنها داد تا اقتباسی از روی کتابش به نام سالتو در قالب یک سریال پخش خانگی به نام یاغی ساختهشود.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
زانوهام می سوخت و سفیدی پام را پشنگه های خون قرمز کرده بود. از ناخن پای راستم هم انگار که شیر خراب باشد خون چکه می کرد و نمی دانستم نگاهش کنم یا نه. نمی خواستم سرم را بلند کنم. دلایل خودم را داشتم؛ از همه مهم تر غرورم بود و چشم های قرمز شدهام. یکهو صدایی داد زد «بیا نادر، پیداش کردم؛ این جاست». بمبود و جذاب، از آن هایی که انتظار داری از رادیو بشنوی، نه از توی دستشویی نمور گندگرفته ی یک سالن ورزشی زهوار دررفته.
باز هم سرم را بلند نکردم. شاید دستشویی را «پیدا»کرده بودند و شاید هم منظورشان کس دیگری بود. به هیچ وجه منتظر کسی نبودم و حتم به یقین کسی هم پی من نمی گشت. چند ثانیه ای صدایی نیامد. بعد در آهنی جیغی کشید و بازتر شد. دومی رسیده نرسیده گفت «پسر، تو معرکه…» ادامه ی جمله اش را خورد و بهتزدهگفت «سیا، این چرا این شکلیه؟» باید سرم را بلند می کردم. با اشک چشم هام تار می دیدم شان.
دومی مرد چهارشانه ی قدکوتاهی بود که موهایش را به دقت یک جراح از چپ به راست شانه کرده بود و کنارش سیا بود، با یک پالتو نخودی رنگ و کفش هایی که کثافت های سقف را مثل آینه نشان می داد. قد بلند و موی نقره ای کوتاهداشت که بالای صورت کشیدهاش مرتب شدهبود. سیا چیزی نمی گفت. دوروبرم را نگاه کردم، سه نفر بودیم. دیگر شکی نداشتم که به خاطر من آن جا بودند. نادر دستش را که به بینی اشبود برداشتو اومد سمتم. جلوم چمباتمه نشست، انگار سال هاست می شناسدم دستش را روی شانه ام گذاشت و طوری پرسید «مربیت کیه بچه؟» که فکر می کردی مجبوری جوابش را بدهی.
مطالب مرتبط:
معرفی کتاب خون خورده اثر مهدی یزدانی خرم
کتاب هایی برای کودکان و نوجوانان
جذاب ترین کتاب های پیشنهادی برای دانشجویان