نقد و بررسی کتاب کیمیاگر
برای دوست داران کتاب ، نام کیمیاگر یک نام آشنا در ادبیات است کتابی نوشتهشده توسط پائولو کوئیلو ، نویسنده برزیلی که میتواند قلب شما را به تسخیر خود درآورد. در این مطلب با ما همراه باشید تا شما را بیشتر با این کتاب آشنا کنیم.
خلاصه داستان
کتاب کیمیاگر ، داستان جوانکی اسپانیایی به نام سانتیاگو است. اگر چه جوان در مدرسه الهیات درس خوانده و سواد خواندن و نوشتندارد اما ، به دلیل علاقه اش به سفر اکنون او به همراه گوسفندانش چوپانی میکند. داستان از آنجایی آغاز میشود که جوان دو شب پست سر هم یک رویایی تکراری را میبیند. بنابراین تصمیم میگیرد نزد یک پیرزن کولی برود تا خوابش را برای او تعبیر کند. زن کولی به او میگوید که گنجی پنهانشده در کنار اهرام مصر دارد و باید برای پیدا کردن آن تا مصر برود.
درباره کتاب
رمان کیمیاگر یکی از مشهورترین و برجسته ترین آثار پائولو کوئیلو است. این کتاب تا کنون به 50 زبان زنده دنیا ترجمهشده و تاکنون بیش از 65 میلیون نسخه از آن در دنیا به فروش رفتهاست. کیمیاگر همچنین یکی از پرطرفدار ترین کتاب ها در دنیا نیز به شمار میرود. کتاب در واقع دارای مضامینی روانشناختیاست که به همراه داستان ساده و جذاب آن نقل شدهاست . درواقع پائولو در این کتاب ، قصدگفتن یک پیام مهم را دارد و مدام به مخاطب القا میکند که باید برای آنچه میخواهد بجنگد و دست از تلاش برندارد. تلاش کوئیلو برای رساندن این پیام همراه با تعریف کردن داستان هایی قدیمی عربی و بازی با جادوی کیمیاگری ، جذابیتی خاص به این کتاب بخشیده که خواندن تنها یک بار آن میتواند قلب شما را مدوحوش و شیفته خود کند.
ترجمه فارسی
این کتاب در ایران نیز ، با استقبال خوبی همراه شد و نسخه های مختلفی از ترجمه آن منتشر شد که مشهور ترین آنها ترجمه آرش حجازی است که تاکنون چند بار تجدید چاپ شده است. اما ترجمه حسین نعیمی از انتشارات ثالث نیز جزو ترجمه های خوب این کتاب محسوب میشود.
در قسمتی از کتاب کیمیاگر میخوانید :
جوان چوپان، ناامید از خانهی آن پیرزن خارج شد و باخود عهد کرد که دیگر هرگز به خوابها اهمیتی ندهد. همچنین به خاطر آورد که باید درطول روز به چندکار برسد؛ به بقالی رفته و مقداری مواد غذایی خریداری کند. کتابش را با یک کتاب قطورتر مبادله کرده و بر روی نیمکتی در میدان اصلی شهر بنشیند تا نوشیدنی تازهای را که خریداری کرده بود، امتحان کند. چرا که روز گرمی بود و او موفق میشد کمی بدن خود را خنک کند. گوسفندان در دروازهی ورودی شهر و در اصطبل یکی از دوستان جدیدش بودند. او با مردم بسیاری در آن اطراف آشنا بود و به همین خاطر بود که مسافرت را بسیار دوست داشت. او همیشه دوستان جدیدی به دست میآورد و نیازی نداشت تا تمام وقتش را با زندگی مداوم با آنها بگذراند.
آنچه که در مورد صومعه اتفاق میافتاد معمولاً به این امر منتهی میشود که آنان به بخشی از زندگی ما تبدیل میشوند. در آن صورت، اگر خودمان را براساس آنچه که دیگران از ما میخواهند تغییر ندهیم، آنان ما را به باد انتقاد میگیرند. چراکه مردم فکر میکنند به درستی میدانند که دیگران چگونه باید زندگی کنند. حال آنکه، هر یک از آنان نمیدانند، خودشان چگونه باید زندگی کنند. همانند آن زن تعبیر کنندهی خوابها که نمیدانست چگونه آنها را به واقعیت تبدیل کند. از آنجا که، با کارگاه بازرگان سه روز فاصله داشت، تصمیم گرفت قبل از آنکه با گوسفندانش به سمت صحرا حرکت کند، منتظر بشود تا کمی آفتاب فروبنشیند.
نویسنده: تیم تحریریه آوانو معرفی کتاب
نقد و بررسی کتاب کیمیاگر
مطالب مرتبط:
معرفی کتاب کتابخانه نیمه شب
معرفی کتاب پاییز پدر سالار
کتاب عاشقانه چی بخوانیم ؟
نگاهی به زندگی و آثار عباس معروفی
معرفی کتاب مغازه خودکشی
2 دیدگاه در “نقد و بررسی کتاب کیمیاگر”
در مورد کتاب کیمیاگر نظر بد نمیشه داد واقعا داستان و پیام بزرگی داره